
سلام به وب من خوش آمدید دوستان و همراهان عزیز از اینکه مهمان این وب هستید بسیار سپاسگزارم منتظر نظرات سازنده ی شما دوستان هستم
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
1 | 1216 | piskesvat |
![]() |
3 | 2712 | mehran99 |

واژه اردبيل واژه ای اوستايی است كه از دو كلمه آرتا (مقدس) و ويل (شهر) به معنی شهر مقدس تركيب شده است. به روايت اوستا زرتشت پيامبر ايرانی در كنار رود دائی يتا كه امروزه ارس ناميده می شود به دنيا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و برای ترويج دين خود، روی به شهر بازان پيروز آورد. عده ای به او گرويدند و در اين ناحيه جنگی ميان زرتشتيان و بت پرستان روی داد كه در اين جنگ زرتشتيان بر همه روستاها و قصبه های اطراف اردبيل دست يافتند و به افتخار اين پيروزی آتشكده ای در اردبيل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگی اين شهر در دهكده ای به نام آتشگاه باقی مانده است. اردبيل در دوره اشكانيان و در ميان شهرهای آذربايجان جايگاه ويژه ای داشت.
نوشته اند كه قهرمانان آذربايجان به نام دهام كه از پهلوانان و از نژاد كيان بوده اند، در اين دوره از اردبيل برخاسته اند. به اين ترتيب، بنای اردبيل را بسيار كهن تر از زمان ساسانی بايد دانست. پيش از دوره اسلامی آذربايجان دارای دو مركز اصلی بود: يكی از اين دو مركز گنجک (به ارمنی گنزک) بود كه همان تخت سليمان امروزی است، اما نام مركز ديگر در جغرافيای استرابن از قلم افتاده است. در دوره اسلامی اين دو مركز را شيز و اردبيل خوانده اند. می گويند اردبيل بدون شک مركز تابستانی آذربايجان بوده است. از اواسط تا اواخر دوره ساسانی، اردبيل به تنهايی مركز آذربايجان به شمار می رفت و سكه های دوره پارتی و ساسانی در اين منطقه با علامت اربارات ضرب می شده است. اردبيل به هنگام فتح آذربايجان به دست مسلمانان هم چنان پايتخت اين منطقه و مقر مرزبان آن بود.
در دوره ايلخانان گرچه تبريز، به عنوان شهر مهم آذربايجان رو به رشد بود و از لحاظ سياسی جايگزين اردبيل به شمار می آمد اما اردبيل نيز به عنوان دارالارشاد هنوز از جايگاهی خاص برخوردار بود.اردبيل در دوره صفوی از لحاظ سياسی و اقتصادی سرآمد شهرهای ايران بود. شاه اسماعيل صفوی قيام خود را از اردبيل آغاز كرد. اين شهر در مسير شاه راه تجاری ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم وارده از گيلان، از طريق اردبيل به اروپا صادر می شد. اين امر در پيشرفت اقتصادی و افزايش درآمد مردم تاثيری مهم داشت. اردبيل دردوره قاجاريه رونق و شكوه گذشته را باز نيافت و وسعت آن به حدود يک سوم وسعت شيراز می رسيد. اين منطقه به دليل قابليت های بالای اقتصادي, فرهنگی و تجاری در سال 1372 به صورت استان جداگانه از آذربايجان شرقی درآمد و شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهای زيادی را در برگرفت. هر چند اردبيل به استانی مستقل و جداگانه تبديل شده, اما تاريخ آن با تاريخ سرزمين آذربايجان چندان در آميخته كه بدون توجه به موقعيت تاريخی آذربايجان نمیتوان سخن از موقعيت تاريخی اردبيل به ميان آورد.
تاريخ پيدايش اردبيل
تاريخ بنا و پيدايش اردبيل به درستي معلوم نيست و به طور قطع نمي توان گفت اين شهر در چه تاريخي و به دست چه كسي به وجود آمده است. در خود شهر داستاني است كه از نسل هاي گذشته نقل گرديده است : سرزمين اردبيل، به سبب آنكه دور آنرا كوه گرفته است در زمان قديم بر اثر ريزش برف و باران به شكل درياچه وسيعي بوده است روزي فرمانرواي آن حدود كه از كنار آن مي گذشت از مناظر دلرباي اطراف آن انبساط خاطري يافت و آرزوي خود را در امكان خالي كردن آب آن و بناي عمارتي درآن محل، با اطرفيان خويش در ميان گذاشت. دو مرد پهلوان به نام «ارده» و «بيل» كمر همت بربستند و كندن مجرائي را براي خالي كردن آب آن به مسابقه قبول نمودند، تا هريك بدين كار توفيق يابد پاداشي از فرمانروا دريافت دارد آن دو در دو نقطه دور از هم، به كندن قسمتي از گدار كوه پرداختند. چون ارده كار خود را نزديك با تمام ديد با خود انديشيد كه مبادا تا وي مجرا را به پايان برساند بيل كار را انجام دهد و در مسابقه پيروز گردد، اين بود حيلتي كرد و كسي نزد او فرستاد كه به دروغ اتمام كار ارده را به اطلاع او برساند و بيل را از ادامه آن باز دارد بيل چون اين خبر بشنيد غصه مرگ شد و هنگامي كه ارده از سرگذشت او آگاهي يافت از رفتار ناجوانمردانه خود پشيمان گرديد و با آنكه مجري را كنده و خروج آب را ديده بود خود را از كوه به زير انداخت و با كشتن خويش، خويشتن را از عذاب وجدان راحت ساخت به هر حال مجري كنده شد و آب از آن طريق، كه امروز به نام «دوجاق» بر سر راه شوسه اردبيل به مشگين قرار دارد، خالي گرديد و شهري كه در جاي آن به وجود آمد به حكم فرمانروا، به ياد آن دو پهلوان ناكام «ارده بيل» خوانده شد.
منبع:tebyan-ardebil.ir